به نام خالق مادر, لطیف ترین گل بوستان هستی![](http://www.loxblog.com/fckeditor/editor/images/smiley/msn/72.gif)
وقتیکه من بزرگ شدم، شاید، معمار شوم
آنگاه، تمامی جهان را همچون بامی
بر فراز دستان تو، ستون خواهم کرد
*
وقتیکه من بزرگ شدم، شاید، پزشک شوم
آنگاه، با عطر تو نوشدارویی خواهم ساخت
بر تمام دردهای جهان
و آنگاه به سلامتی شان، با لب های تو
بر گونه های شادی تمام کودکان جهان، بوسه خواهم زد
*
وقتیکه من بزرگ شدم، شاید
یکروز با چتر گیسوان تو
از آسمان آرزوهایت
پروازی کنم بر آستان زمین
زمینی که پای تو آنرا نگه داشته است
و آنگاه، خواهم دوید تا مرزهای درونت
و در پنهانترین گوشه های جنگل سبز آغوش تو، پنهان خواهم شد
*
اکنون را که نام نهادی فصل کاشت
فردا که من بزرگ شدم، در زمان برداشت
مادرم، به تو قول می دهم
من تو را دوست خواهم داشت…![](http://www.loxblog.com/fckeditor/editor/images/smiley/msn/16.gif)
![](http://www.loxblog.com/fckeditor/editor/images/smiley/msn/16.gif)
![](http://www.loxblog.com/fckeditor/editor/images/smiley/msn/16.gif)
نظرات شما عزیزان:
آیدا ![](/weblog/file/img/m.jpg)
ساعت14:59---4 خرداد 1390
مرسی عزیزم دوست دارم دوباره به مننظر بده
پری جووووووووووون ![](/weblog/file/img/m.jpg)
ساعت13:06---4 خرداد 1390
چه شعر قشنجی بودااااااااا
خوشماااااان آمد
روز مادر مبااااااااااااااااااااااررک